جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تدریجی: (تعداد کل: 1)
تدریجی
[تَ] (ص نسبی) منسوب به تدریج.
- تدریجی کردن کاری را؛ عملی را به آهستگی و دوام انجام دادن.
-عمل تدریجی؛ کاری که به آرامی و آهستگی و کم کم اجرا شود. (ناظم الاطباء). مقابل دفعی.
- تدریجی کردن کاری را؛ عملی را به آهستگی و دوام انجام دادن.
-عمل تدریجی؛ کاری که به آرامی و آهستگی و کم کم اجرا شود. (ناظم الاطباء). مقابل دفعی.