جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه تحکیم: (تعداد کل: 1)
تحکیم
[تَ] (ع مص) حاکم گردانیدن کسی را در مال خویش. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || حاکم گردانیدن کسی را در کاری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). حاکم گردانیدن. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). || تحکیم در امری؛ فرمان دادن تا در آن...