[بِ عی یَ] (مص جعلی، اِمص)پیروی و اطاعت کردن. (فرهنگ نظام). تابع بودن. پیرو بودن. || از رعایای یک ملک و دولت بودن. از تبعهء مملکتی محسوب شدن. مثال: تابعیت ایران برای من باعث سرافرازی است. (فرهنگ نظام).
تابعیت: عبارت است از رابطهء حقوقی و سیاسی که شخصی را بدولتی مربوط...