(ص مرکب)(1) (از: بی + نیاز) غیرمحتاج و توانگر و بی احتیاج باشد، چه نیاز بمعنی احتیاج است. (برهان). توانگر و آنکه احتیاجش بکسی نبود. اول مجاز است. (آنندراج از بهار عجم). توانگر و بی احتیاج و مستغنی. (ناظم الاطباء). غنی. مستغنی :
تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود...