(ص مرکب) (از: بی + نام) گمنام. مجهول الاسم. (آنندراج). بی اسم و رسم. بی نشان. شخص نکرهء غیرمعروف. (ناظم الاطباء). مجهول. خامل. نامعروف. مقابل نامور. بی اشتهار :
چو بی نام و بیکام و بی تن شدند
گریزان بکوه هماون شدند.فردوسی.
به یک ماه زان روی دریای چین
که بی نام گشت این...