[قَ / قُو] (ص مرکب) (از: بی + قول) بی گفتار. || مجازاً، بی اعتبار که گفتار او را اعتماد نشاید. (ناظم الاطباء). که کردار به گفتار بکار ندارد :
خداوندا جهاندارا ز خانان دوستی ناید
که بی رسمند و بی قولند و بدعهدند و بی پیمان(1).
فرخی (دیوان ص256).
اراقیت گفت ای عم...