جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی صدا: (تعداد کل: 1)
بی صدا
[صَ / صِ](1) (ص مرکب)بی آواز. ساکت. (ناظم الاطباء). خاموش. آرام. بی هیاهو. رجوع به صدا شود.
- بی صدا شدن؛ ساکت شدن. (ناظم الاطباء). خاموش ماندن.
(1) - صدا مأخوذ از تازی است و با تصرف در معنی آن که در اصل به معنی انعکاس صوت است، در تداول حرف «ص»...
- بی صدا شدن؛ ساکت شدن. (ناظم الاطباء). خاموش ماندن.
(1) - صدا مأخوذ از تازی است و با تصرف در معنی آن که در اصل به معنی انعکاس صوت است، در تداول حرف «ص»...