(ص مرکب) (از: بی + سود) بی نتیجه. بی فایده. (یادداشت مؤلف) :
بی سود بود هرچه خورد مردم در خواب
بیدار شناسد مزه از منفعت و ضر.
ناصرخسرو.
|| تباه. هدر. بی نتیجه و فایده :
ز گفتار او شاه خشنود گشت
همه رنج پوینده بی سود گشت.فردوسی.
چو دیدند کان کار بی سود گشت
بلنداختر و...