جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی حق: (تعداد کل: 1)
بی حق
[حَ / حَق ق] (ص مرکب)حق ناشناس :
این چنین سنگدل و بی حق و بی حرمت جفت
شاه مسعود مبیناد و مَیُفتاد از راه.
منوچهری.
این چنین سنگدل و بی حق و بی حرمت جفت
شاه مسعود مبیناد و مَیُفتاد از راه.
منوچهری.