جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی تا: (تعداد کل: 1)
بی تا
(ص مرکب، ق مرکب) بدون تا و چین. رجوع به تا شود. || یکتا. فرد. بی مانند. (فرهنگ فارسی معین). بی عدیل. بی نظیر. بی همال. بی کفو :
از لئیمان به طبع بی تایی
وز خسیسان بعقل بی جفتی.
علی قرط اندکانی.
از لئیمان به طبع بی تایی
وز خسیسان بعقل بی جفتی.
علی قرط اندکانی.