جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بیس: (تعداد کل: 5)
بیس
(ع اِ) نوعی ماهی رودخانه. (از دزی ج 1 ص 135).
بیس
[ ] (ع اِ) لغت ردی ء است در «بئس». (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به بئس شود.
بیس
[بَ] (ع مص) میس. تکبر کردن مردم و آزار دادن ایشان را. (از ذیل اقرب الموارد). بزرگی جستن بر مردم و آزار دادن. (یادداشت مؤلف).
بیس
[بَ] (اِخ) نام ناحیتی است به سرقسطه به اندلس. رجوع به ایران باستان ج 2 ص1833 و مراصدالاطلاع شود.
بیس
(اِخ) نام یکی از خدایان مصر باستان بر شکل انسانی کوتاه قد که چشمانش چون چشمان گاو و پوستش چون پوست شیر است. (از معجم الالفاظ الاثریه تألیف یحیی الشهابی).