[بَ تو تَ] (ع مص) شب گذاشتن و شب کار کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). شب گذاشتن. (منتهی الارب) (ترجمان القرآن). || به شب کردن چنین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). کما یقال: ظل یفعل کذا؛ یعنی بروز کرد چنین. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). || در شب آمدن. || شب...