جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بندی: (تعداد کل: 1)
بندی
[بَ] (ص نسبی) اسیر. گرفتار. (آنندراج) (غیاث) (فرهنگ فارسی معین). اسیر و گرفتار. ج، بندیان. (ناظم الاطباء). اسیر. (ترجمان القرآن). زندانی. ج، بندیان. (فرهنگ فارسی معین). محبوس. مسجون. مغلول :
بندیان داشت بی زوار و پناه(1)
برد با خویشتن بجمله براه.عنصری.
برفتن همچو بندی لنگ از آنی
که بند ایزدی بسته ست رانت.ناصرخسرو.
تو بیچاره...
بندیان داشت بی زوار و پناه(1)
برد با خویشتن بجمله براه.عنصری.
برفتن همچو بندی لنگ از آنی
که بند ایزدی بسته ست رانت.ناصرخسرو.
تو بیچاره...