جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بندگشا: (تعداد کل: 1)
بندگشا
[بَ گُ] (نف مرکب) بندگشاینده. حلاّل مشکلات :
تاجور جهان چو جم، تخت خدای مملکت
خاتم دیوبند او بندگشای مملکت.خاقانی.
- بندگشای جمله مقصود؛ کنایه از باری تعالی است که برآورندهء همهء مقصودها است :
ای بندگشای جمله مقصود
دارای وجود و داور جود.نظامی.
|| (اِ مرکب) کلید. مفتاح :
بندگشای خزانهء تو چه کرده است
کو را...
تاجور جهان چو جم، تخت خدای مملکت
خاتم دیوبند او بندگشای مملکت.خاقانی.
- بندگشای جمله مقصود؛ کنایه از باری تعالی است که برآورندهء همهء مقصودها است :
ای بندگشای جمله مقصود
دارای وجود و داور جود.نظامی.
|| (اِ مرکب) کلید. مفتاح :
بندگشای خزانهء تو چه کرده است
کو را...