جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بلدرچین: (تعداد کل: 1)
بلدرچین
[بَ دَ / بِ دِ] (ترکی، اِ)پرنده ایست وحشی و حلال گوشت. اغبس. بدبده. بودنه. سلوی. سمانات. سمانه. سمانی. قتیل الرعد. کرک. ورتاج. ورتیج. ولج. ولچ. و رجوع به کَرک در ردیف خود شود.