جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بلافاصله: (تعداد کل: 1)
بلافاصله
[بِ صِ لَ] (ع ق مرکب) (از: ب + لا(نفی) + فاصله) بدون فاصله. بدون آنکه فاصله ای (مکانی) باشد. متصل. (فرهنگ فارسی معین). ملاصق. || فوراً. (فرهنگ فارسی معین). بی درنگ. بی آنکه فاصله ای (زمانی) باشد.