جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بشاری: (تعداد کل: 7)
بشاری
[بَشْ شا] (ص نسبی) نسبت به جد است که عبارت باشد از ابوالحسن علی بن حسین بن بشاری نیشابوری. (از سمعانی). و رجوع به اللباب ج 1 ص125 شود.
بشاری
[بَشْ شا] (اِخ) ابوعبدالله المقدسی، شمس الدین ابوعبدالله محمد بن احمدبن ابی بکر البنا مقدسی حنفی معروف به بشاری متولد به «قدس» بسال 375 ه . ق. صاحب احسن التقاسیم. رجوع به مقدسی شود.
بشاری
[بَشْ شا] (اِخ) احمدبن علی بن احمد... بشاری رفاء بغدادی. از مخلص روایت میکند. (از اللباب ج 1 ص125).
بشاری
[بَشْ شا] (اِخ) احمدبن محمد بن اسماعیل بن ابراهیم... ابن بشار بشاری فوشنجی مکنی به ابوبکر. در فقه شاگرد ابوبکر چاچی شافعی بود. در نیشابور هفدهم رمضان سال 543 ه . ق. درگذشت. (از اللباب ج 1 ص125).
بشاری
[بَشْ شا] (اِخ) خواجه عزیزالدین بشاری از بشاریان است. رجوع به تاریخ گزیده ص844 شود.
بشاری
[بَشْ شا] (اِخ) محمدسلیمان پاشا. او راست: تحفه الالباب و هدایه الطلاب فیما یجب علیهم من الاداب، در ذم نمامی و سخن چینی. کتاب را در 1290 ه . ق. به پایان رسانده و در چاپخانهء تمدن بسال 1322 ه . ق. چاپ شده است. (از معجم المطبوعات ج 1...
بشاری
[بَشْ شا] (اِخ) نام شاعری از متقدمان و دو بیت زیر از اوست:
در ظاهر اگر برت نمایم درویش
زینم چه زنی بطعنه هردم صد نیش
دارد هرکس بتا باندازهء خویش
در خانهء خود بنده و آزاد و خدیش.
بشاری (از سبک شناسی ج 1 ص33)(1).
(1) - شاید همان بشار مرغزی باشد.
در ظاهر اگر برت نمایم درویش
زینم چه زنی بطعنه هردم صد نیش
دارد هرکس بتا باندازهء خویش
در خانهء خود بنده و آزاد و خدیش.
بشاری (از سبک شناسی ج 1 ص33)(1).
(1) - شاید همان بشار مرغزی باشد.