جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بستدن: (تعداد کل: 1)

بستدن

[بِ تَ دَ] (مص) ستدن. گرفتن :
بیاورد پس نامه مرد جوان
ازو بستد آن نامه را پهلوان.فردوسی.
ز بیچارگان خواسته بستدی
ز نفرین بروی تو آمد بدی.فردوسی.
جهان را چنین است ساز و نهاد
ز یکدست بستد بدیگر بداد.فردوسی.
روز پیکار و روز کردن کار
بستدندی ز شیر شرزه شکار.عنصری.
ندادند و بستد بجنگی که خاک
ز خون شد...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.