جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه برند: (تعداد کل: 4)
برند
[بَ رَ] (اِ) حریر ساده. (از برهان). پرند. و رجوع به پرند شود.
برند
[بَ رَ / بِ رَ] (معرب، اِ) فروغ شمشیر و جوهر آن، معرب پرنگ(1). (از منتهی الارب). جوهر و آب شمشیر، و آن لغتی است در «فرند» و گویند معرب است. (از المعرب جوالیقی). || سیف برند؛ شمشیر که بر آن نشان قدیم باشد، و تیغ جوهردار. (منتهی الارب).
(1) -...
(1) -...
برند
[بُ رَ] (نف) مخفف برنده. قطع کننده. (از آنندراج). بران :
ره تنگ عشق است پست و بلند
ولی چون دم اره باشد برند.
طاهر وحید (از آنندراج).
|| مجازاً به معنی گوارا و هاضم. (از آنندراج).
ره تنگ عشق است پست و بلند
ولی چون دم اره باشد برند.
طاهر وحید (از آنندراج).
|| مجازاً به معنی گوارا و هاضم. (از آنندراج).
برند
[بُ رَ / بَ رَ] (اِ) تیغ و شمشیر تیز و آبدار و جوهردار. (برهان). پرند. و رجوع به پرند شود.