جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه برزو: (تعداد کل: 4)
برزو
[بُ] (اِخ) در ملحقات شاهنامه فرزند سهراب و نوادهء رستم است اما این انتساب براساسی نیست.
برزو
[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان قل جق بخش شیروان شهرستان قوچان. سر راه مالرو عمومی شیروان به میلانلو. کوهستانی و سردسیری است. سکنه 173 تن. آب آن از رودخانه، محصول غلات، بنشن، انگور و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
برزو
[بُ] (اِخ) نام آتشکدهء عهد ساسانی در دوازده هزارگزی راهجرد اراک. (دایره المعارف فارسی).
