[بَرْ، رَ / رِ دَ] (مص مرکب)پرسیدن. (برهان) (انجمن آرا). سؤال کردن. (آنندراج). وارسیدن. (انجمن آرا) (آنندراج). وارسی کردن. فحص کردن. تفتیش کردن. پژوهش کردن. تحقیق کردن. تفحص و تجسس کردن. تعرف. (لغت بیهقی). جستجو کردن : [ سلیمان بن عبدالملک ] دل در آن بست که برمک را از...