جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه برج: (تعداد کل: 15)

برج

[بَ رَ] (ع مص) فراخ عیش شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || سپیدی سخت سپید و سیاهی سخت سیاه شدن چشم و فراخ چشم گردیدن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (ص) خوبروی با جمال. || روشن و نمایان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، ابراج. (منتهی الارب) (آنندراج).

برج

[بَ رَ] (اِ) علم و رایت معطر و خوشبوی. (ناظم الاطباء).

برج

[بَ رَ] (اِ) رستنی باشد که آنرا اکر ترکی گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان). وج. (بحر الجواهر). بحرالجواهر در ذیل کلمهء وج گوید فارسی آن برج است. رجوع به بحرالجواهر شود.

برج

[بَ] (اِ) در تداول مقابل خرج. آنچه مصرف شود از نقد برای چیزهایی که از ضروریات زندگی نباشد. خرجها که جز برای خوردن و آشامیدن و منزل است. خرجهای غیرضروری. (یادداشت مؤلف).

برج

[بُ] (ع اِ) کوشک. (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل بن علی) (آنندراج) (منتهی الارب) (کشاف اصطلاحات الفنون) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (زمخشری) (مهذب الاسماء). قصر. (از اقرب الموارد). کاخ :
بیار آن ماه را یک شب درین برج
که پنهان دارمش چون لعل در درج
نبود آگه که آن شبرنگ و آن...

برج

[بُ] (اِخ) دهی است جزو دهستان کزاز علیا بخش سربند شهرستان اراک، کوهستانی و سردسیری است. سکنهء آن 397 تن. آب آن از رودخانهء نورآباد و قنات و محصول آن غلات، چغندرقند، بنشن، انگور و قلمستان و شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج2).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان شهر کهنه بخش حومهء شهرستان قوچان، جلگه و سردسیری است. سکنهء آن 926 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و انگور است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان اردوغش بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، جلگه، معتدل. سکنهء آن 460 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان مانه بخش مانه شهرستان بجنورد. جلگه گرم سیر. سکنهء آن 180 تن. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات، پنبه، برنج. شغل اهالی زراعت، قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور، کوهستانی، معتدل. سکنه آن 132 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، کوهستانی، گرمسیری. سکنهء آن 212 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، بنشن، باغات میوجات. شغل اهالی زراعت، گله داری و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومهء شهرستان بجنورد. سکنهء آن 377 تن. آب آن از رودخانه. محصول آنجا غلات، بنشن، باغات میوجات. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومهء شهرستان بجنورد، جلگه، معتدل. سکنهء آن 200 تن. آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات، بنشن، میوجات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان خندمان شهرستان رفسنجان. کوهستانی و سردسیری. سکنهء آن 158 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت، گله داری است. راه فرعی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج8).

برج

[بُ] (اِخ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه. این ده مرکب از دو محل بنامهای برج بالا و برج پائین میباشد، سکنهء آن 1088 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.