جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بددل: (تعداد کل: 1)
بددل
[بَْ، دِ] (ص مرکب) ترسنده و ترسناک. (برهان قاطع). ترسناک. (غیاث اللغات). ترسنده و بیمناک و رمیده خاطر. (انجمن آرا) (آنندراج). بزدل، نقیض شجاع. (هفت قلزم). جبان و ترسناک. (ناظم الاطباء). جبان. (زمخشری) (دستوراللغه). جُبّا. فَشِل. (دهار). اِجفیل. جَبّان. جَبّانه. جِبز. جِبس. جَبنان. جُبَّهْ. جَبین. خِجَّر. خِرِبّان. دُرقوع. رُعیوب. رِعدید....