جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بدبو: (تعداد کل: 1)
بدبو
[بَ] (ص مرکب) بدبوی. منتن و متعفن و چیزی که دارای بو و رایحهء بد و نتن باشد و چیز گنده. (از ناظم الاطباء). منتن. عفن. نتن. دفر. دفره. گنده. (یادداشت مؤلف). مقابل خوشبو. (آنندراج). دَفَر؛ بدبو شدن طعام. (منتهی الارب). و رجوع به بدبوی شود.