جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بانک: (تعداد کل: 5)
بانک
(اِ) بان. درختی که ثمرش حب البان است. (از فرهنگ نظام). اما در دیگر فرهنگها این کلمه را در ذیل بانگ باکاف پارسی آورده اند، و رجوع به بان شود.
بانک
(فرانسوی، اِ)(1) (از ایتالیایی بانکا(2)بمعنی میزی که روی آن چیزهائی فروشند). سازمان و دستگاهی که محل ذخیرهء پول مردم است و بدان داد و ستد کنند یا داد و ستد آنجا انجام گیرد. بنگاه صرافی و معاملات مهم نقدی. سازمانی که عملیات آن بطور کلی عبارت است از: نقل و...
بانک
(فرانسوی، اِ) قسمی قمار با ورق. (یادداشت مؤلف) نام نوعی قمار است با یک دست ورق بازی کنند و آن بدین ترتیب است که اول برگهای دارای خال دو و سه و چهار و پنج را خارج سازند و سپس دو یا چندتن که با هم بازی کنند، یکی بانک...
بانک
[نَ] (اِخ) نام جدسعیدبن مسلم که شیخ قعنبی بوده. (منتهی الارب).
بانک
[نُ] (اِخ) دهی است. (ناظم الاطباء). بلده ایست به ری. (از معجم البلدان). از دهات ری است و بعضی از اهل علم بدان منسوب اند. (مرآت البلدان ج 1 ص162).