[تَ / تِ] (ن مف) منتسج. نعت مفعولی از بافتن. منسوج. نسیج. (آنندراج). سطحی منسوج پدید آمده از گره خوردن و درهم شدن تارها و پودها چنانکه در قالی و کرباس و پارچه و جز آن :
دویاره، یکی طوق با افسری
ز دیبای چین بافته چادری.فردوسی.
با کاروان حله برفتم ز سیستان
با...