جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بازگفتن: (تعداد کل: 1)
بازگفتن
[گُ تَ] (مص مرکب) مطلق گفتن. قول. بیان سخن :
چه بودی کز آن سان بجستی ز جای
بما باز گو ای جهان کدخدای.فردوسی.
تهمتن بدیشان چنین گفت باز
که ای نامداران گردن فراز.فردوسی.
اگر بازگوئی مرا این رواست
که جان من اندر دم اژدهاست.فردوسی.
پادشاهان محتشم و بزرگ باجد را چنین سخن باز باید گفت. (تاریخ...
چه بودی کز آن سان بجستی ز جای
بما باز گو ای جهان کدخدای.فردوسی.
تهمتن بدیشان چنین گفت باز
که ای نامداران گردن فراز.فردوسی.
اگر بازگوئی مرا این رواست
که جان من اندر دم اژدهاست.فردوسی.
پادشاهان محتشم و بزرگ باجد را چنین سخن باز باید گفت. (تاریخ...