جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بارگاه: (تعداد کل: 4)
بارگاه
(اِ مرکب) بارگه. خیمهء پادشاهان و سلاطین را گویند. (برهان). خانه و خیمهء پادشاهان است که لشکر و سپاه و غیره بسلام آیند. (آنندراج). نوعی از خیام مراتب ملوک و سلاطین. (شرفنامهء منیری). خیمهء سخت بزرگ که بر در خرگاه(1) ملوک و سلاطین زنند. (صحاح الفرس). در زبان عرف بمعنی...
بارگاه
(اِ) رجوع به بارچا شود.
بارگاه
[رِ] (اِخ) دهی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 54 هزارگزی جنوب کهنوج سر راه فرعی کهنوج به میناب در کوهستان قرار گرفته است. هوایش گرم و دارای 50 تن سکنه میباشد. آبش از چشمه و محصولش خرما است، شغل مردمش زراعت و راهش فرعی است....
بارگاه
(اِخ) مدخل آتشفشان کوه دماوند که از سُلفاتار گرفته شده (3600 گز) و مقدار زیادی گوگرد و بخارات سفید از آن متصاعد می شود.