جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه باء: (تعداد کل: 2)
باء
(حرف) ب. با. بی. حرف دوم از الفبای فارسی میان الف و پ و حرف دوم از الفبای عربی میان الف و تاء و حرف دوم از ابجد. رجوع به «ب» و «با» شود.
- امثال: از بای بسم الله تا تای تمت؛ از آغاز تا پایان.
- امثال: از بای بسم الله تا تای تمت؛ از آغاز تا پایان.
باء
(ع مص) نکاح. (قطر المحیط). جماع. (منتهی الارب). مباءه. بائه. نکاح کردن. وطی بسیار. مجامعت. مباشرت. آرامش با. || (ص) مرد بسیارجماع. (مهذب الاسماء). باشهوت. مرد کثیرالجماع. (آنندراج) (غیاث).