جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ایتام: (تعداد کل: 2)
ایتام
[اَ] (ع اِ) جِ یتیم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) :
آنگاه بباید ستمگران را
داد ضعفا داد و داد ایتام.ناصرخسرو.
مال ایتام و عجایز چون شیر مادر حلال دانند. (گلستان سعدی).
الحق امنای مال ایتام
همچون تو حلال زاده یابند.سعدی.
آنگاه بباید ستمگران را
داد ضعفا داد و داد ایتام.ناصرخسرو.
مال ایتام و عجایز چون شیر مادر حلال دانند. (گلستان سعدی).
الحق امنای مال ایتام
همچون تو حلال زاده یابند.سعدی.
ایتام
(ع مص) یتیم دار شدن زن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یتیم قرار دادن کسی را. (از اقرب الموارد).