جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اکثر: (تعداد کل: 1)
اکثر
[اَ ثَ] (ع ن تف) بیشتر. (ناظم الاطباء). بسیارتر. (آنندراج). نعت تفضیلی از کثرت. فزون تر. بیشتر. اغلب. بیش. زیادتر. غالب. مقابل اقل. (از یادداشت مؤلف). عبارتست از بالاتر از نصف. (از اقرب الموارد).
- اکثر اوقات؛ بیشتر هنگامها. (ناظم الاطباء).
- حد اکثر؛ بیشینه. مقابل حداقل. (یادداشت مؤلف).
- امثال: اکثر الظنون...
- اکثر اوقات؛ بیشتر هنگامها. (ناظم الاطباء).
- حد اکثر؛ بیشینه. مقابل حداقل. (یادداشت مؤلف).
- امثال: اکثر الظنون...
