جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه انگیختن: (تعداد کل: 1)
انگیختن
[اَ تَ] (مص) جنباندن از جای. (برهان قاطع) (از هفت قلزم) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جنبانیدن. (انجمن آرا). برجهانیدن. (آنندراج). بلند ساختن. برکشیدن. (برهان قاطع) (هفت قلزم) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). به حرکت درآوردن :
تیغی بکشد منکر و میغی بنگیزد
آخر ز پس اندر بهزیمت بگریزد.منوچهری.
عزیمت سوی مشرق انگیختند
همه ره زر مغربی...
تیغی بکشد منکر و میغی بنگیزد
آخر ز پس اندر بهزیمت بگریزد.منوچهری.
عزیمت سوی مشرق انگیختند
همه ره زر مغربی...