[اَ گُ تَ] (اِ)(1) حلقه ای از زر یا سیم یا فلز دیگر و یا از احجار کریمه که در انگشت کنند. (حاشیهء برهان قاطع چ معین). خاتم. خَتَم. خاتیام. خاتام. (از منتهی الارب). بَظَر. بَظرَم. انگشترین. انگشت آرا. انگشتر. (یادداشت مؤلف). حلقه :
نگین بدخشی بر انگشتری
ز کمتر بکمتر خرد...