جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه انعام: (تعداد کل: 3)
انعام
[اِ] (ع مص) نعمت دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (ترجمان القرآن جرجانی) (غیاث اللغات) (از اقرب الموارد)، یقال: انعم الله علیه و انعم بها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || افزودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زیاده کردن. (آنندراج)، یقال: انعم ان یحسن؛ ای زاد. (منتهی الارب) (ناظم...
انعام
[اَ] (ع اِ) جِ نَعَم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چهارپایان. (غیاث اللغات). فارسیان بجای مفرد استعمال کنند. (آنندراج) :
در جهانِ مرده شان آرام نیست
کاین علف جز لایق انعام نیست.
مولوی (مثنوی چ نیکلسون دفتر 5 ص228).
گر عاقل و هشیاری وز دل خبری داری
تا آدمیت خوانند ورنه کم از...
در جهانِ مرده شان آرام نیست
کاین علف جز لایق انعام نیست.
مولوی (مثنوی چ نیکلسون دفتر 5 ص228).
گر عاقل و هشیاری وز دل خبری داری
تا آدمیت خوانند ورنه کم از...
انعام
[اَ] (اِخ) نام ششمین سورهء قرآن مجید. مکی، دارای صدوشصت وپنج آیه.