[اَ دَ] (ص، ق)(1) مقابل بسیار و مقابل بیش و گاهی مقابل فراوان نیز آمده اگر چه هرکدام مترادف هم است. (آنندراج)(2). چیز کم. (ناظم الاطباء). کم. مقابل بیش. بسیار. (فرهنگ فارسی معین). یسیر. قلیل. (ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی). یسیر. (دهار). شملول. تافه. طفیف. تفه. مزیر. معن. قَلال....