[اِ تِ] (ع مص)خویشتن را کشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). خویشتن بکشتن. (تاج المصادر بیهقی). || بر چیزی بخیلی کردن و حریصی نمودن چندانکه بکشش و نزاع نزدیک گردد، یقال انتحر القوم علی الامر؛ اذا تشاحوا علیه فکاد بعضهم ینحر بعضاً، و فی المثل سرق السارق...