جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ام البنین: (تعداد کل: 5)
ام البنین
[اُمْ مُلْ بَ] (اِخ) (اروی) از کنیزان امام موسی کاظم (ع) و مادر امام رضا بود. وی از زنان فاضل زمان بشمار می آمد. رجوع به ریحانه الادب ج6 ص210 و خیرات حسان ج1 ص39 شود.
ام البنین
[اُمْ مُلْ بَ] (اِخ) دختر عبدالعزیزبن مروان خواهر عمر بن عبدالعزیز اموی و زن ولیدبن عبدالملک بن مروان. از زنان مشهور بنی امیه است که بحسن و جمال و صلاح و ذکاوت و فصاحت بیان و بذل و بخشش موصوف بوده است. رجوع به ریحانه الادب ج6 ص210 و خیرات...
ام البنین
[اُمْ مُلْ بَ] (اِخ) دختر عمرو یا ربیعه بن عامر. زن مالک بن جعفربن کلاب. از زنان مشهور عرب بود و در نجابت بدو مثل زنند و گویند: انجب من ام البنین. رجوع به ریحانه الادب ج6 ص211 و مجمع الامثال میدانی شود.
ام البنین
[اُمْ مُلْ بَ] (اِخ) زن عقیل بن ابی طالب و مادر جعفربن عقیل از شهیدان کربلاست. (از ریحانه الادب ج6 ص210).