جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اموات: (تعداد کل: 1)
اموات
[اَمْ] (ع اِ) جِ میت. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). مردگان. درگذشتگان : و تواتر دخلها و احیاء اموات بعدل متعلق است. (کلیله و دمنه).
- اموات احمر؛ کنایه از مقتولان و شهیدان. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به میت شود.
|| جِ اَمَه. (ناظم الاطباء) (آنندراج). کنیزکان. (آنندراج). رجوع...
- اموات احمر؛ کنایه از مقتولان و شهیدان. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به میت شود.
|| جِ اَمَه. (ناظم الاطباء) (آنندراج). کنیزکان. (آنندراج). رجوع...