جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه املک: (تعداد کل: 3)

املک

[اَ لَ] (ع ن تف) مالک تر. نیرومندتر: قال احمد لا نوم اثقل من الغفله و لا رِقّ املک من الشهوه. (صفه الصفوه ج 4 ص137 س 16). و بالجمله الاخ لاحق من لواحق المیت و کأنه امر عارض والجد سبب من اسبابه و السبب املک للشی ء من لاحقه....

املک

[اَ لَ] (ص) برهء املک؛ برهء شیرخوار مست. (ناظم الاطباء). در ناظم الاطباء با علامت پ (فارسی) آمده. در آذربایجان اَملیک گویند، ترکی است. رجوع به املیک شود.

املک

[اَ لَ] (اِ) ترکی است به معنی رنج. (از شرفنامهء منیری).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.