جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه امام: (تعداد کل: 10)
امام
[اِ] (ع ص، اِ) مقتدا، رئیس باشد یا غیر رئیس. (منتهی الارب). پیشوا. (آنندراج). پیشرو. (فرهنگ فارسی معین) . ج، اَیِمَّه، اَئِمَّه. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مؤلف منتهی الارب نویسد: امام جمع است بر لفظ واحد، نه اسم جمع مانند عدل، زیرا که در تثنیه امامان گویند بلکه جمع مکسر...
امام
[اِ] (ع ص، اِ) جِ آمّ. (متن اللغه). قصدکنندگان. (ناظم الاطباء). رجوع به آم شود.
امام
[اَ] (ع ق، اِ) پیش. (منتهی الارب). ضد وراء. (از متن اللغه). فراپیش. (فرهنگ فارسی معین). در مقام تحذیر گفته میشود امامک و آن اسم فعل بمعنی تقدم است. (از متن اللغه). و رجوع به امامک شود.
امام
[اِ] (اِخ) لقب ابراهیم بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، جد خلفای عباسی است. رجوع به ابراهیم... شود.
امام
[اِ] (اِخ) (میرزا قاسم) از معاصران خواندمیر مؤلف حبیب السیر و در خط تعلیق و نستعلیق و فن شطرنج استاد بوده و شعر می سروده است. خواندمیر سه بیت زیر را از او نقل کرده است:
شد مرا کاسهء سر خاک در میخانه
باشد از گردش ایام شود پیمانه
زآشنایان همه بیگانه شدم...
شد مرا کاسهء سر خاک در میخانه
باشد از گردش ایام شود پیمانه
زآشنایان همه بیگانه شدم...
امام
[اِ] (اِخ) دهی است از دهستان طارم علیا بخش سیردان شهرستان زنجان واقع در 56 هزارگزی شمال باختری سیردان و 24 هزارگزی راه شوسه. کوهستانی و سردسیر و دارای 474 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصولش غلات و عسل و لبنیات و شغل اهالی زراعت...
امام
[اُ] (اِخ) قصبه ای است از بخش رودسر شهرستان لاهیجان، مرکز دهستان سُمام واقع در 50 هزارگزی جنوب باختر رودسر و 18 هزارگزی خاور دیلمان و 18 فرسخی شمال قزوین. کوهستانی و سردسیر است. آب آن از چشمه سارهای محلی و زه آب رودخانهء خوش خوانی تأمین میشود. سکنهء دائم...
امام
[اِ] (اِخ) دهی است از بخش اَرکَواز شهرستان ایلام، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری قلمه دره کنار راه مالرو ارکواز به ایلام. کوهستانی و هوایش معتدل است، 420 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است....
امام
[ ] (اِخ) (یعنی محل اجتماع) و آن شهری بود در طرف جنوب یهودا، که موضع آن محقق نیست و بعضی از نویسندگان این لفظ را به کلمهء حاصور افزوده و حاصور امام گفته اند. (از قاموس کتاب مقدس). و رجوع به حاصور شود.
امام
[اِ] (اِخ) ابن ارقم نمیری. از شاعران معاصر حجاج بن یوسف است. (از البیان و التبیین ج2 ص296).