جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه الست: (تعداد کل: 3)
الست
[اَ لَ] (اِ) سرین. کون فربه باشد. (فرهنگ اسدی). کفل و سرین. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم) :
همچون رطب اندام و چو روغنش سرین
همچون شبه زلفکان و چون دنبه الست.
عسجدی (از فرهنگ اسدی).
شاید مصراع دوم بیت عسجدی بدین صورت باشد: همچون شبه زلفانش و چون دنبه الست. (یادداشت مؤلف)....
همچون رطب اندام و چو روغنش سرین
همچون شبه زلفکان و چون دنبه الست.
عسجدی (از فرهنگ اسدی).
شاید مصراع دوم بیت عسجدی بدین صورت باشد: همچون شبه زلفانش و چون دنبه الست. (یادداشت مؤلف)....
الست
[اَ لَ] (ع جملهء فعلیهء استفهامی) در عربی تاء آن مضموم است ولی فارسی زبانان به سکون آن تلفظ میکنند بمعنی آیا نیستم؟ یا آیا نباشم؟ الف در اول آن برای استفهام، و «لست» صیغهء متکلم وحده از «لیس» است، و لفظ «الست» اشاره است به آیهء «الست بربکم؟ قالوا:...