جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اقطاع: (تعداد کل: 2)
اقطاع
[اَ] (ع اِ) جِ قطیع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به قطیع شود. || جِ قِطع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (دهار). رجوع به قطع شود.
اقطاع
[اِ] (ع مص) سرزنش نمودن. || غلبه کردن بحجت بر کسی. || سپری گردیدن آب چاه. || بسنده شدن جامه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || ببریدن دادن شاخه های درخت را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). دستوری دادن در بریدن. (تاج المصادر بیهقی). || بازایستادن ماکیان از بیضه نهادن....