[اِ] (ع مص) ثابت کردن کسی را در کاری. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || بگفت بر خود ثابت کردن چیزی را. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || بگفت خود ثابت شدن و با لفظ گرفتن و آوردن و کردن و داشتن و دادن مستعمل. (آنندراج). || اقرار کردن. (تاج...