جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه افکار: (تعداد کل: 3)
افکار
[اِ] (ع مص) اندیشه کردن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اندیشیدن. اعمال نظر و فکر کردن. (از اقرب الموارد). تفکیر. (اقرب الموارد).
افکار
[اَ] (ع اِ) جِ فِکْر و فَکْر، اندیشه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج). فکرها. اندیشه ها. تصورات. اوهام. تدابیر. (ناظم الاطباء) :
خاصه هرشب جمله افکار عقول
نیست گردد غرق در بحر نغول.مولوی.
خاصه هرشب جمله افکار عقول
نیست گردد غرق در بحر نغول.مولوی.
افکار
[اَ] (ص) خسته. مجروح. افگار (با کاف پارسی). رجوع به افگار شود. || زَمِن. (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف). زمین گیر.