جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه افشاندن: (تعداد کل: 1)
افشاندن
[اَ دَ] (مص) برافشاندن. افشانیدن. فشاندن. (شرفنامهء منیری). ریختن. (مؤید الفضلاء). ریختن و پاشیدن. (آنندراج) (ناظم الاطباء). پاشیدن. (از حاشیهء فرهنگ اسدی نخجوانی) : سواران... جز آن نتوانستند کرد که سلاح می افشاندند و در بیشه ها گریختند. (از تاریخ طبری).
ز بهرام چندین سخن راندند
همی آب مژگان برافشاندند.فردوسی.
اگرچند بخشی ز...
ز بهرام چندین سخن راندند
همی آب مژگان برافشاندند.فردوسی.
اگرچند بخشی ز...