[اِ] (ع مص) فاش و آشکار کردن. و با لفظ کردن و شدن و دادن مستعمل است. (آنندراج). ظاهر و آشکار کردن. (از بهارعجم). بمعنی پراکنده گردانیدن و فاش کردن خبر و جز آن باشد. (ناظم الاطباء). || افزون شدن شتران پراکنده. (ناظم الاطباء). افزون شدن ستوران و مال و...