جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه افسوس: (تعداد کل: 1)
افسوس
[اَ] (اِ) فسوس. حسرت. دریغ. کلمه ایست که در وقت حسرت گویند. (آنندراج). در تأسف و حسرت استعمال شود. (ناظم الاطباء). دریغ و حسرت. اندوه. (فرهنگ فارسی معین). دریغ. حسرت. ندامت: افسوس که فلان مرد. (از فرهنگ نظام) :
آخر افسوس مان بیاید ازآنک
ملک در دست مشتی افسوسی است.انوری.
|| بازی. ظرافت....
آخر افسوس مان بیاید ازآنک
ملک در دست مشتی افسوسی است.انوری.
|| بازی. ظرافت....