جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه افزاییدن: (تعداد کل: 1)
افزاییدن
[اَ دَ] (مص) افزودن و اضافه کردن. (ناظم الاطباء). زیاده کردن. (آنندراج) :
بنمای دوستداری، بفزای خواستاری
دانی که خواستاری باشد ز دوستداری.
منوچهری.
|| افراشتن. افراشته شدن. (از ناظم الاطباء). || بلند شدن. (ناظم الاطباء). بلند کردن. بلند شدن. (از آنندراج). || افتادن. ساقط شدن. (از ناظم الاطباء).
بنمای دوستداری، بفزای خواستاری
دانی که خواستاری باشد ز دوستداری.
منوچهری.
|| افراشتن. افراشته شدن. (از ناظم الاطباء). || بلند شدن. (ناظم الاطباء). بلند کردن. بلند شدن. (از آنندراج). || افتادن. ساقط شدن. (از ناظم الاطباء).