جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه اعرابی: (تعداد کل: 3)
اعرابی
[اَ بی ی] (ع ص نسبی، اِ)بادیه نشین. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). منسوب به اعراب. (ناظم الاطباء). عرب بیابانی. تازی بادیه نشین. (از فرهنگ فارسی معین). بمعنی یکی از اعراب و این منسوب است به اعراب که بمعنی عربان صحرانشین است. (غیاث اللغات). یکی از اعراب و این...
اعرابی
[اَ] (اِخ) شیخ ابوسعید احمدبن محمد بصری معروف به اعرابی. وفاتش در محرم سال 341 ه . ق. بزمان مطیع خلیفه. و از سخنان اوست: زیان کارترین چیزی نمودن علم است به مردمان. (از تاریخ گزیده ص781).
اعرابی
[اَ] (اِخ) از روات است. احمدبن سلیمان معیدی مکنی به ابوالحسین از او روایت دارد. رجوع به معجم الادباء ج1 ص141 شود.