[اِ] (ع مص) به عوض خواستن آمدن. || عوض گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). عوض بستدن. (المصادر زوزنی). چیزی را بجای چیزی گرفتن. (از اقرب الموارد). || عوض دادن. در این لفظ یاء بدل از واو است. (از لطائف غیاث اللغات) (آنندراج).
- اعتیاض فرستادن؛ عوض دادن. بدل دادن. پاداش...